وقتی وارد جهان هنرمندان میشویم سروکارمان با دنیایی از خلاقیت است که هر کدام بسته به ذهن یک هنرمند، بدل به یک اثر خاص شدهاند. حالا اگر این هنر با دنیای پارچهها گره خورده باشد چشمنوازیاش چند برابر هم میشود.
درست مانند حسی که من در لحظه ورود به دنیای رنگارنگ اتاق کار بنفشه اجلالی داشتم؛ هنرمند 36ساله ساکن محله رضاشهر که پس از سالها تحصیل و اشتغال در رشته مهندسی برق، طراحی و دوخت لباس را به کار در فضای کارخانه ترجیح داده و به طراحی لباس پرداخته است.
در وصف کارهای او درباره پوشش رایج زنان در اجتماع یا همان مانتو شنیده بودم و توقع داشتم با اتاقی سراسر پوشیده از پارچههای سیاه روبهرو شوم، اما ترکیب رنگها و طرحها و خلق پوششهایی زیبا متناسب با سنت و مذهب، جلوه زیبایی از پوششهای ایرانی اسلامی را به نمایش گذاشته بود.
بنفشه اجلالی بهطورتخصصی روی «پوشش اجتماع» و یا به اصطلاح عامیانه «مانتو» کار میکند و بیشتر طراحیهایش در این زمینه است. او که پس از گرفتن مدرک کارشناسی در رشته برق و چندین سال کار در همان زمینه متوجه شده به خیاطی علاقهمند است در سال96 تصمیم گرفته دوباره مشغول به تحصیل شود اما اینبار کارشناسی طراحی لباس در دانشگاه فنی و حرفهای را انتخاب کرده است.
درباره علاقهاش به خیاطی میگوید: «در زمان دبیرستان به دلیل علاقهای که به هنر داشتم یک دوره خیاطی را گذراندم و کمی دستم به هنر میرفت. اما انتخاب این رشته برای تحصیل در آن سالها کمی دور از ذهن بود.
پس از گرفتن مدرک کارشناسی برق چند سال در همان شاخه کار میکردم اما بعد متوجه شدم علاقهام به هنر بیشتر از این حرفهاست. البته همان سررشتههای فنی توانسته در طراحی لباسها و ایدهپردازیهای متنوع به من کمک کند. مثلا یک لباس مجلسی با تور طراحی کردم که با لامپهای ال ای دی روشن میشد و طراحی زیبا و خاصی داشت.»
وقتی بنفشه به فضای تحصیلی جامعه در دهههای قبل اشاره میکند درددل بسیاری از اهالی هنر در ذهنم تداعی میشود، مبنی بر اینکه بخش زیادی از استعدادهای هنری به دلیل اولویت دادن جامعه به تحصیل در رشتههای نظری یا سرکوب شده و یا سالها نادیده گرفته شدهاند.
او میگوید: «با اینکه به رشته ریاضی در دبیرستان و برق در دانشگاه علاقه داشتم، اولویتم هنر بود. اما در سالهای نوجوانی اصلا فکر نمیکردم بتوانم به عنوان رشته تحصیلی آن را انتخاب کنم. مادرم زنی هنرمند است و با حمایتهای او از کودکی در فضایی هنری بزرگ شدم، اما هنر را به عنوان نیاز اصلی زندگی درک نکردم.
اگر به گذشته برگردم بیشک از همان سن نوجوانی کارهای هنری را شروع میکنم. الان در کنار طراحی لباس کارهایی مانند نقاشی و پتینه را هم انجام میدهم که هر کدام زیبایی و آرامش خاص خودشان را دارند.»
او فرهنگسازی را عاملی مهم در جذب عامه مردم به هنر میداند و ادامه میدهد: «این روزها زندگی مردم آنقدر سرعت گرفته که نه زمانی برای انجام کارهای هنری دارند و نه ذوقی برای پرداختن به آن.
زن و مرد درگیر چرخاندن اقتصاد خانواده شدهاند و فراموش کردهاند که هنر جزئی از زندگی است و نمیتوان آن را حذف کرد. صنایع دستی و هنری در کشور ما از قدیم وجود داشتهاند اما اکنون مردم ایران به اندازه مردم دیگر کشورهای دنیا به آن بها نمیدهند.
زن و مرد درگیر چرخاندن اقتصاد خانواده شدهاند و فراموش کردهاند که هنر جزئی از زندگی است و نمیتوان آن را حذف کرد
شاید دلیلش همین است که زیباترین هنرها همیشه دردسترسمان بوده و مادرانمان همیشه چشمنوازترین هنرهای دستی را خیلی راحت و ارزان در اختیار ما گذاشتهاند. به نظر من کارهای ماشینی هیچ وقت نمیتوانند حس هنرهای دستی را به انسان منتقل کنند.
من در طراحیهایم تلاش میکنم نمونه کارم با کار یک تولیدی که با استفاده از ماشین، انبوهی از لباس را تولید میکنند فرق داشته باشد و برای طراحی هر کاری بهطور منحصربه فرد و با سلیقه خاص مخاطب ایدهپردازی میکنم.»
بنفشه از میان شاخههای مختلف طراحی لباس، پوشش اجتماع و پرداختن به حجاب و عفاف را به عنوان رشته تخصصیاش انتخاب کرده و دلیل این انتخابش را ریشههای فرهنگی و اجتماعی ما ایرانیها بیان میکند. او توضیح میدهد: «در فرهنگ و آیین ما حجاب نیاز اصلی است و مانتو نیز به عنوان یک نوع پوشش در اجتماع استفاده میشود.
به نظر من به اندازه کافی درباره سلیقههای مختلف نیازسنجی نشده و در حجاب کامل عرف جامعه،تنوع پوشش کمی داریم. طراحان لباس هم تمایلی به صرف هزینه و وقت در این شاخه ندارند زیرا حمایتی از هنرمند نمیشود و در بسیاری از موارد توجیه اقتصادی وجود ندارد.
در اندک نمایشگاههایی هم که به مقوله حجاب به صورت جامع پرداخته میشود به قدری قیمت کارها گران است که برای عموم مردم استفادهشدنی نیست. درصورتیکه اگر بخواهیم فرهنگ استفاده از نوعی پوشش را همهگیر کنیم باید کاری خاص و منحصر به فرد با قیمتی مناسب ارائه دهیم. من فکر میکنم حمایت از هنرمندان در این زمینه به عهده نهادهای فرهنگی است زیرا نوع پوشش، بخشی از فرهنگ ملی و مذهبی ما را تشکیل میدهد.»
او چند نمونه از کارهایش را که با سوزندوزیهای جنوب کشور و پارچههای دستدوز جنوب خراسان ترکیب و طراحی شده نشان میدهد و میگوید: «برای مکانها و مناسبتهای مختلف، مانتوهایی با قالبهای مختلف داریم. در طراحیها غیر از مد روز که نیاز جامعه است پیشینه فرهنگی را هم در نظر میگیریم. مانند سوزندوزیهای جنوب و بلوچی و یا پارچههای دستدوز اسفراین و یزد که استفاده از آنها علاوه بر زنده نگه داشتن فرهنگ متنوع پوشش در نقاط مختلف کشورمان کارها را نیز خاص و متفاوت میکند.
ما در طراحی لباس هیچ محدودیتی نداریم زیرا سلیقهها و فرهنگها و عقاید متفاوت است و همین نکته میتواند دامنه خلاقیت طراحان را وسعت ببخشد.»
بنفشه الهام گرفتن از طبیعت را بخش جداییناپذیر طراحی میداند و میگوید: «یکی از کارگاههای خلاقیت در دوره دانشگاه حضور در طبیعت و بروز برداشتهای ذهنی از نگاه خاص هر طراح است. با تکرار این کار جسارت انسان در طراحی افزایش مییابد. من به همین دلیل خطرپذیری زیادی دارم و سعی میکنم به سمت طرحهای خلاقانه بروم.
گاهی طرحهایی را اجرایی کردهام که اصلا مورد پسند خودم نبوده ولی آن را در نمایشگاه به معرض دید گذاشتهام و جالب این بوده که استقبال خوبی هم از سوی مخاطبان داشته است.»
خطرپذیری زیادی دارم و سعی میکنم به سمت طرحهای خلاقانه بروم
او به عنوان یک طراح معتقد است مد هیچوقت از بین نمیرود، فقط هر چند سال یکبار در شکلهای جدید برمیگردد. میگوید: «در بسیاری از ژورنالها، عکسها و فیلمهای قدیمی مدلهایی را میبینیم که مربوط به نیم قرن قبل است اما باز هم به چرخه مد برگشته و در طراحیهای جدید به سبکهای متفاوتی استفاده میشوند.
من فکر میکنم در زمانهای متفاوت همراه با مد، سلایق افراد جامعه نیز تغییر میکند و همین امر باعث میشود لباسی را که الان مورد پسند ما نیست چند سال بعد استفاده کنیم.»
یکی از نکاتی که بنفشه اجلالی بر آن تأکید دارد انجام کار بهطور گروهی است که به گفته او در مشهد کمرنگ است. او میگوید که در کشورهای پیشرفته طراحی لباس بهطور گروهی انجام میشود اما در ایران بیشتر افراد ترجیح میدهند بهطور فردی کار کنند و همین امر باعث میشود توسعه کار میسر نباشد.
او اکنون بیش از 20 نیروی کار دارد و به عنوان یک کارآفرین جوان میگوید: «درست است که انتقال ایده به خیاط سخت است و گاهی آنچه مدنظر طراح است با برداشت خیاط تفاوت دارد، اما من سعی میکنم تا جاییکه امکان دارد بهطور گروهی کار کنم.
خیاط، گلدوز، سنگ کار، جواهردوز و دیگر افرادی که در کامل شدن مراحل یک لباس به من کمک میکنند جزئی از گروه طراحی ما هستند. بسیاری از این افراد جزو مشاغل خانگی محسوب میشوند و با در اختیار داشتن ابزار و وسایل اولیه در خانه مشغول به کار هستند.
من حتی در شرایط بحران اقتصادی 2سال گذشته سعی کردم نیروهایم را حفظ کنم و از آنها حمایت کنم. اما گاهی اینکار برای من هم سخت میشود زیرا این حمایت نیاز به تهه ابزار اولیه دارد.»
او ادامه میدهد: «وسایل خیاطی استهلاک فراوان دارند و هزینهها برای کارآفرینانی مثل من بسیار بالاست. تعمیر و تعویض وسایلی که استهلاک دارند و باید بهروز شوند برای زنانی که به کار در منزل مشغول هستند و بیشترشان هم در مناطق حاشیهای شهر زندگی میکنند دشوار است.
اما باوجوداین من کارها را خودم شخصا تا در خانهشان میبرم و به آنها تحویل میدهم تا شغلشان را از دست ندهند. تعدادی از آنها حتی توان تهیه چرخ و وسایل مناسب را ندارند.
گاهی بر سر دوراهی میمانم که کار را به افراد توانمندتر بسپارم و یا خودم وسایل کار مورد نیاز این افراد کمبضاعت را تهیه کنم و در اختیار آنها قرار دهم. با اینکه خیلی دوست دارم از این زنان هنرمند حمایت کنم اما گاهی از توان من خارج میشود. مثلا ماههای اولی که بیماری کرونا شیوع پیدا کرد، تعدادی از نیروهایم ریزش کردند و من نتوانستم از نظر مالی وسایل آنها را تأمین کنم.»
درست است که برگزاری نمایشگاه توسط طراحان بهطور شخصی هم امکانپذیر است اما اگر بخواهیم سمت و سوی فرهنگی در نمایشگاهها حاکم باشد باید حمایت نهادهای بزرگ فرهنگی و اجتماعی هم از هنرمندان وجود داشته باشد.
اجلالی درباره 3نمایشگاهی که در آنها به عنوان طراح پوشش اجتماع حضور داشته است میگوید: «اولین نمایشگاهی که به عنوان یک طراح در آن حضور پیدا کردم، سال97 در بوستان وفا بود که توسط شهرداری برگزار شد و در این نمایشگاه صنایع دستی، من به همراه دوستم طاهره خرامان که طراح لباس است در بخش پوششها و حجابها حضور پیدا کردیم.
دومین نمایشگاه سال 98 در هتل پارس بود که نمایشگاه اختصاصی حجاب و عفاف و پوششهای اسلامی بود که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را برگزار کرد. از همه طراحان مشهد دعوت شده بود تا کارهای خود را ارائه دهند، با اینکه طراحان بزرگی حضور داشتند اما به دلیل نبود حمایت، طرحها به اندازه مطلوب متنوع و کاربردی نبود.
مردادماه امسال نیز به همراه خانم خرامان یک نمایشگاه اختصاصی حجاب و عفاف برگزار کردیم. این نمایشگاه را شخصی و با سختیهای فراوان و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی برگزار کردیم اما استقبال از سوی نهادهای فرهنگی و قشر مذهبی کم بود. مسئولان رده بالا از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آمدند و تشویق کردند و رفتند، همین و بس.»
از 20نفری که در گروه طراحی خانم اجلالی حضور دارند فقط یک نفر آقاست و بقیه خانم هستند که با این گروه هنری همکاری میکنند. باوجوداین او معتقد است هنر زن و مرد ندارد.
میگوید: «خیاط لباس مجلسی ما آقا هستند و از نظر تمیزی کار، آقا و خانم فرقی ندارد. بسیاری از هنرمندان ما آقایان هستند البته حوصله خانمها بیشتر است و کارهای ظریف و زمانبر را آنها بهتر انجام میدهند. حتی دیدهام که در بعضی جاها آقایان گلدوزی هم انجام میدهند. به نظر من علاقه به هنر زن و مرد ندارد و شاید تابوهای فرهنگی مانع بروز استعدادهای ظریف هنری در آقایان است.»
اجلالی اعتقادی به استفاده متعصبانه از ابزار قدیمی ندارد و میگوید: «در میان بسیاری از خیاطها این اعتقاد وجود دارد که هر ابزاری قدیمیاش بهتر است. اما معتقدم وسایل جدید برای راحتی و سرعت و تمیزی بیشتر کار طراحی شدهاند. مثل چرخهای سردوز معمولی و چرخهای جدید 5نخ که بسیار کاربردیتر هستند.
من فکر میکنم چون خیاطی یک کار سنگین است و بدن را دچار استهلاک میکند ما باید از علم و تکنولوژی روز کمک بگیریم و با استفاده از وسایل جدید که این استهلاک را کمتر میکند از پرداختن به هنر لذت بیشتری ببریم.»
اجلالی توجه به خواسته و نیاز مخاطب را براساس عرف جامعه مهمترین کار یک طراح میداند و میگوید: «در شهر مذهبیای مانند مشهد نیاز به تنوع در طرحهای پوشش اجتماع بیشتر از دیگر شهرها حس میشود اما یک دست صدا ندارد و طراحان لباس به تنهایی نمیتوانند این تنوع را ایجاد کنند.
ما در بحث لباسهای مناسب با پوشش کامل اسلامیایرانی، طرحهای متنوعی را ارائه میدهیم اما وقتی حمایتی از سوی نهادهای فرهنگی اجتماعی نمیشود به لحاظ مالی دچار مشکل میشویم و در نهایت مجبور میشویم خواست مشتری را درنظر بگیریم و به مقوله فرهنگسازی کمتر بپردازیم. درحالیکه نیاز جامعه به تنوع در انواع مدلهای مانتو مجلسی و چادر که با فرهنگ ما مطابقت داشته باشد بسیار زیاد است.
در طرحهای جدید بخشهای زننده و سنگین لباسها که باعث میشود فرد احساس راحتی نداشته باشد از لباسها حذف میشود
زیبایی را همه دوست دارند بهویژه در نسل جدید، دختران جوان به دنبال این هستند که همراه با داشتن حجاب اسلامی از متانت و زیبایی هم برخوردار باشند. وقتی در طرحهای موجود این تنوع وجود نداشته باشد، تمایل آنها برای استفاده از پوششهای مناسب کم میشود.
من به عنوان یک طراح نیاز نسل جوان را درنظر میگیرم و مانتوهایی را طراحی میکنم که در عین سادگی و ظرافت از کار دست و سنگکاریهای زیبا برخوردار باشد و بتواند با سلیقه نسل جوان همخوانی داشته باشد. نکته درخور توجه این است که راحت بودن مهمترین فاکتوری است که صنعت لباس به آن سمت پیش میرود.
در طرحهای جدید بخشهای زننده و سنگین لباسها که باعث میشود فرد احساس راحتی نداشته باشد از لباسها حذف میشود و من این نکته را در طراحیهایم مدنظر قرار میدهم. بیشترین طرحهای من که مورد استقبال قرار میگیرد مانتوهایی است که در کنار پوشش کامل از زیبایی و راحتی هم برخوردار است«.
این طراح لازمه یادگرفتن هر کاری را تکرار، تمرین، خطرکردن و حتی خرابکردن میداند. میگوید: «از بچگی مادرم تکهپارچههای اضافی را به من و خواهرم میداد تا با آنها سرگرم باشیم. یکی از تفریحات و سرگرمیهایمان دوخت ودوز برای عروسکهایمان بود.
من هم مانند همه خیاطها و طراحها پارچه زیاد خراب کردم تا کار را بهخوبی یاد گرفتم. حتی یکبار پیش آمد که آستین لباسم را کاملا اشتباه برش زدم و بعد از اتمام کار متوجه شدم که آستین برعکس برش خورده است. از آنجایی که هیچوقت کاری را نیمه رها نمیکنم با طراحی جدید تکهپارچهها را مدل دادم و طرح جدیدی را ایجاد کردم.»